13 Reasons Why (2017–…): Season 1, Episode 3 - Tape 2, Side A - full transcript
Jealousy and gossip take a toll on Hannah's relationships; Alex struggles with feelings of regret; Clay is pressured into getting drunk.
illusion مـتـرجـم: امـیـرعـلـی
« ...دلیــل برای سیـزده »
تا حالا دربارهی اثر پروانهای شنیدین، درسته؟
که اگه یه پروانه بالهاش رو در زمان
درست بههم بزنه
...و در مکان درستش
میتونه گردبادی درست کنه با هزاران مایل طول
صبرکن
جاستین اینجاست؟
.چند روزه ندیدمش
فکرکردم پیشِ تو باشه
دیشب گفت میاد خونه
آره خب، نیومده
کیه، اَم؟ -
دوستدختر جاستین -
دوستدختر، هان؟
به اون لاشی بگو مامانش بدجوری
دلواپسش شده، باشه؟
آره. از قیافهاش مشخصه
بگو یا امروز زنگ بزنه یا دیگه نیاد خونه
یه نظریهی هرجومرجـه
ولی، حواستون باشه نظریهی هرجومرج
دقیقاً دربارهی هرجومرج نیست
دربارهی اینه که یه تغییر کوچیک توی
سیستمی بزرگ، چطوری میتونه روی همهچیز تأثیر بزاره
لعنت! چه گوهی میخوری؟
رفیق، وقتشه بیدار بشی
ساعت ده میرم، اگه حال داری بیای
!لعنتی
چرا آب میریزی عوضی؟ -
داشتم خوش گذرونی میکردم -
"داشتم خوش گذرونی میکردم"
جاستی، میدونی که همیشه قدمت
،اینجا روی چشمه، داداش
ولی فکرکردم دیشب میری خونه
آره، اون یارو ست برگشته
ست شیشهای؟ -
آره -
واسه این بود دیگه، نه؟ فقط ست شیشهای؟
آره، واسه اون عوضی نرفتم
آبم باهاش تو یه جوب نمیره، خودت که میدونی
چون دوستدخترت داره الان به من پیام میده
،داداش، میدونی اگه ست یا هرکی باشه
من هواتو دارم، همیشه
آره، میدونم
،هرکاری که کردی
،حتی اگه کاری کرده باشی
میتونیم حلش کنیم
منظورم هرچیزیه
تنها قانونم رو که میدونی
تمیز نگهم دار
تمیز نگهم دار. خیلیخب
و جسیکا، حواست بهش باشه، حله؟
دوستدخترته مثلاً
صبحونه میخوری؟
ماریسا خدمتکاره اومده داره
یه کسشعر مکزیکی درست میکنه
میدونی که اهل گواتمالاست، نه؟
آره
گشنته؟ -
آره -
.نظریهی هرجومرج
احساساتی به نظر میاد، ولی نیست
از یه ریاضیدان بپرسید
یا اصلاً یه کار بهتر، از کسی بپرسید
که توی گردباد بوده
[ شـمـا تـحـت نـظـر هـسـتیـد ]
[ شـمـا تـنـهـا نـیـسـتـیـد ]
میخوای کمک کنی؟
کمک میخوام؟
میخوای کمک کنی؟
پوسترها رو نصب کنیم
نه، ممنون، مارکوس
بیخیال، انگیزهی مدرسهای
باشه؟ همکاری بکن
یه دستی برسون
دقیقاً به کی؟
چرا دارن توی حیاط مینوازن؟
.آره. از شورای دانشآموزی درخواست کردم
فکرکردن ایدهی خوبیه
امشب کنسرت داریم
قراره گریه و زاری راه بیافته
اَلکس استاندال. تو گردباد رو بوجود آوردی
نوبت تو شده
ریدم به این زندگی، تاابد
ریدم به این زندگی، تاابد
ریدم به این زندگی، تاابد
اولش میدونستم تاابد مایهی
راحت شدن زندگیم از مشکلات میشی
بعدش فهمیدم گردباد زندگیم خواهی شد
سلام، اَلکس -
سلام -
خوبی؟ -
آره، فقط... خواب موندم -
آقای مکلین میخواد با برداشت پنجم شروع کنیم
[ موزیک سبک جازِ موزیسین معروف، دیو بروبک ]
فکرمیکنه مردم روحیه میگیرن -
عاشق بروبرکام -
البته دراصل توسط پائول دزموند
نوشته شده، ولی هرچی تو بگی
،اگه میخوان مردم روحیه بگیرن
یکشنبهی غمانگیز" چطوره؟"
[ اثری زیبا از بیلی هالیدی ]
جدی میگی؟ اون آهنگ خیلی
افسرده کنندهست
اگه سلیقه داشته باشی قشنگه
یا اگه بخوای خودکشی کنی
دمت گرم، تروی
لعنتی
با هانا بیکر دوست بوده؟
نمیدونستم
شاید فکرمیکنید دارم مثل احمقها رفتار میکنم
یه دختر خنگ هستم که سر یه چیز کوچیک
خیلی شلوغش میکنم
ولی چیزهای کوچیک اهمیت دارن
برای مثال، وقتی با جسیکا قرار گذاشتی بهم نگفتی
ولی یادمه چطوری تموم شد
با لیستت
یکشنبهی غمانگیز واقعاً یه آهنگه؟
آره. تو گوگل سرچ کن
"آهنگ خودکشی مجارستانی"
حرفت رو قبول میکنم پس
اَلکس
...میشه ما
دربارهی این صحبت کنیم؟
چی برای صحبت کردن هست؟
هانا داره واقعیت رو میگه؟ -
خودت چی فکرمیکنی؟ -
کارهایی که گفته رو انجام دادی؟
خودت چی؟
اَلکس. "با قطار اِی برو،" با تکنوازی تو
[ دوک الینگتون، سبک پاپ ]
،خیلیخب دیگه
،فکرکنم اگه قرار باشه شاد باشم
با دوک میتونم
اَلکس، از وقتی باهم دوست شدین
باهات حرف نزدم
و بعد اینجوری بود که انگار دیگه
باهم نبودین
سلام جس -
سلام -
خانوم آنتیلی؟
آره
همهچی روبراهه؟
چی، مثلاً توی زندگیم؟
یا حال خودت
آره
،میتونی بعداً بیای دفترمون
اگه میخوای گزارش کامل بدی
دفترمون؟
کافه مونه
آها. آره درستهس
یادم رفته بود
جریان دفتر
آره. یه مدت شده
آره، فقط خیلی داستانها بوجود اومده
!مرد
زنها
هی، چطوره امروز بریم مونه؟
توی منوی بزرگت هنوز چندتا
خوردنی دیگه رو امتحان نکردی
یه زمانی خیلی متعهد بودی بهشون
آره، تعهد داشتن واسه اَلکس سخته
حداقل من قدرتش رو دارم که چیز جدیدی
رو توی زندگیم امتحان کنم
واسه همین اینکارو کردی، اَلکس؟
خانوم بیکر
سلام. انتظارتون رو نداشتم
الیویا. خواهش میکنم
بله. خب، بفرمایید داخل
ممنون که وقت گذاشتین
...من
میدونم چقدر سرتون شلوغه
نه اصلاً
چه کاری از دستم برمیاد؟
،خب، من
میخواستم ببینم میتونید دربارهی زندگی
مدرسهایه هانا بهم بگید
منظورم اینه که، اینجا خوشحال نبود؟
...خب
فکرنکنم بتونم به سؤالتون جوابی بدم
،میدونم امکانش نیست تمام دانشآموزها رو بشناسید
،اما من و همسرم
هنوز سعی داریم موضوع رو درک کنیم
...توی خونه، هانا
...خب، یعنی
گاهی توی خونه میگشت
آهنگهای خندهدار تلویزیونی رو میخوند
،و همهش بغلمون میکرد
...و بعضی وقتها
آروم بود و تو حال خودش میرفت و
سخت میشد ازش حرف کشید
البته -
...ولی چیزی به ما نگفته بود که -
...نشون بده تواناییش رو داره که
متأسفانه باید حرفتون رو قطع کنم، خانوم بیکر
،من بابت غمتون به شدت متأسفم
،و کاش چیزی که میخواستین رو میتونستم بهتون بگم
ولی نمیتونم
حالا که پای وکیلها وسط کشیده شده
منظورتون چیه؟
،منظورم اینه که
،در رابطه با شکایت شما
نباید اصلاً باهاتون صحبت کنم
متوجهم
پس چرا داری حرف میزنی؟
چون شما و همسرتون هنوزم اعضای
،انجمن مدرسهایه ما هستین
و ما میخوایم توی این شرایط از شما حمایت کنیم
میتونم تصورکنم چه دردی میکشید
تو حتی نمیتونی اولین چیز زندگیم رو تصورکنی
برایس یه خونآشام واقعیه
اون کبودی روی گردنت خیلی بزرگه
میدونم، همین رو بگو
شاید بگی چیزی نیست، اَلکس
فقط یه مشت حرف هستن
خدایی، تایلر؟
،اگه قراره مراسم یادبود راه بندازی
باید عکسهاش رو بگیرم
خانوم بیکر. سلام
من کورتنی کریمسن هستم
خیلی تسلیت میگم
امیدوارم خوشتون بیاد ازش
بچهها بهش چیز اضافه میکنن
هر روز یه کارت یا گل بیشتر میارن
همهی اینا دوستهای هانا بودن؟
اوهوم
...اون دوستهای زیادی داشت و
همهمون خیلی دلمون واسهش تنگ شده
هرکی هانا رو میشناخت میدونست
از گل رز متنفر بود
فکرمیکرده کلیشهای هستن
هانا
هی، هانا
سلام -
صبحبخیر، کلاه ایمنی -
یه سؤال ضروری
اخیراً متوجه چیز عجیبی دربارهی اَلکس نشدی؟
،خب، مدل موهاش عجیبه
ولی چیز جدیدی نیست
موهاش حرف نداره
،نگفتم نیست
فقط، خیلی مشخصه
و سلیقهی لباس پوشیدنش هم عالیه
یعنی، میتونی ازش یاد بگیری
کاملاً
خوشحالم که صبحت رو به
شکستهای من کشوندیم
چون واسم سؤال بود کی بهش میرسیم
امشب کار میکنی؟
آره، جفتمون ساعت 6 شیفت داریم
یعنی، فکرکنم. توی تقویم بود
،خب، بحث از امشب شد
،نمیدونم که خبر داری یا نه
ولی امشب ساعت 11:49 ماه نیمهتاریک میشه
چی چی؟
سایهی زمین رو میگن نیمسایه
امشب، ماه ازش رد میشه
آخرین نمایش ساعت 9 ـه، و اگه بتونیم
،زود تمیزکاری کنیم، و احتمالاً میتونیم
چون بچهها برای دیدن اون فیلم انگلیسی
،نمیان چون خیلی خستهکنندهست
میتونیم به موقع برسیم اونجا، و من
میتونیم ماه رو بهت نشون بدم
اگه بخوای
میخوای ماه رو نشونم بدی؟
.در اصل سایه روش میافته
مثل ماهگرفتگی کامل نیست
...نمیتونی دقیقاً ببینی
ولی آره
باید واسه خودت حق اختراع بگیری
و آره، باهات ماه رو تماشا میکنم
شاید حتی زوزه هم بکشم
خوبه. ردیفه
خب، امشب میبینمت
بگو ببینم، جاستین هنوز گمشده؟
.گمنشده
میدونم دقیقاً کجاست
پس خونهی برایس ایناست
شاید بهتره بری اونجا
.من نباید برم
اون باید بیاد
پس برو بیارش. موهای خوش فرمش رو بگیر
و بکش بیارش توی مدرسه
باشه
میدونی چیه؟
بهش بگو توی مسابقهی
لباس مبدل اسمش رو نوشتی
دویست دلار جایزه
آره، شاید بتونه مثل دوستپسر واقعیم
لباس بپوشه
با جاستین صحبت کردم، ولی حالا
باید با اَلکس استاندال حرف بزنم
،اون با جسیکا دیویس دوست بوده
که دیروز باهاش حرف زدم
روز قبلش با جاستین فولی
شایعه شده بود جاستین و هانا
توی یه پارک سکس کردن
،جاستین گفت یه شوخیه بزرگ بوده
و هانا زیادی شلوغش کرده
تونستی اثباتش کنی؟
جاستین دو روز گذشته رو غایب بوده
به خونهاش زنگ زدی؟
جواب ندادن
با مربی پاتریک صحبت کردم
ظاهرا، مامانش با زنجیرهای از پدرخواندهها
و دوستپسرهاش اونجا هستن
مربی فکرمیکنه ممکنه جاستین رو مورد آزار
قرار داده باشن
تو خونه؟ -
آره -
هی
و جسیکا دیویس؟
طوری که من فهمیدم، اولین دوست هانا بوده
حالا دوستدختر جاستین شده
پس، فکرمیکنم ازم محافظت کرده
ممکنه، یا اینکه چیزی نمیدونه
حرف زیادی نزد
،این شکایت ممکنه خیلی واسه ناحیه گرون تموم بشه
تازه اگه برنده بشیم
از همین الان رسانهها دارن تماس میگیرن
آره. میفهمم
نیومد پیش تو، واسه کمک؟
پارسال دربارهی انتخاب دانشگاه یه ملاقاتی داشتیم
این همه زمان و منابعی که صرف اون کردیم
...اگه از قبل میدونستیم به کمک نیاز داره
خیلیخب، بچهها
[ سهشنبه، 10 اکتبر ]
کلاس رو آغاز میکنیم
،امروز یه فیلم داریم
یگان جنگ جهانی دوممون رو دنبال میکنیم
پر از حقایقه، گرچه
بطور فنی یه داستانـه
حرف ممنون، پیام دادن ممنون
خوابیدن ممنون
خندهداره، چون خودش کلاً میخوابه
همین رو بگو. یادته وقتی فیلم
گلادیاتور از تاریخ روم رو نشونمون داد؟
آره
ناموساً آخه، جان وین؟
هیس
مزاحم خوابش میشی
اگه بیدارشد هوامو داشته باش
باشه
شاید، اَلکس... تو فقط داشتی
ادای عوضیها رو درمیآوردی
...اَلکس -
برگرد سرکلاس، کلی -
چیکار میکنی؟
تمیز میکنم
چیه، فکرمیکنن اینا قراره جون کسی رو نجات بده؟
"خودکشی راهحلش نیست؟"
آره، میدونی چیه؟ معلومه
که یه راهحله، میدونی؟
چرا یه پوستر نمیچسبونن که بگه
"عوضی نباشید؟"
چطوره این پوستر رو بچسبونیم؟
.آره، واسه من که جواب میده
من سعی میکنم عوضی نباشم
آره، همهمون سعی میکنیم
خب، تو انجامش دادی؟ کاری که
هانا میگه با اون و جسیکا انجام دادی
خودت چی فکرمیکنی؟ -
دارید چیکار میکنید؟ -
.دارم کلی رو به فرقه روشن فکران دعوت میکنم
میخوای بیای؟
اَلکس، اولاً نباید دربارهری روشن فکران شوخی کنی
حرفمو قبول کن
از چی حرف میزنید؟
مشق. یه پروژه داریم
آره درسته. استعارهی قدیمیِ پروژه
تنها کلاسی که شما باهم دارید
باشگاهه
.ترسناکه که خبر داری
برو پی کارت
چیزی که من فکرمیکنم... اینه که
تو همچین کاری انجام نمیدی
فکرمیکردم عاشق جسیکا بودی
...بودم. یعنی
...شاید هنوزم باشم، ولی
...پس چرا -
نباید دربارهاش صحبت کنیم -
بچهها
شما قراره کجا باشید؟
سؤال سنگینی بود
سؤال خیلی مهمی بود
.اَلکس. چطوره با من بیای
میخواستم باهات صحبت کنم
باشه
کلی، تو هم میتونی بیای
مربی پاتریک منو به کتابخونه فرستاده
،دیویدی اشتباهی آورده واسه امروز
واسه همین کل کلاس منتظر هستن
خیلیخب
بعداً حرف میزنیم
چیزی که ارزش انتشار کردن داشته باشه
پیداکردی؟
به سختی
،فقط همون وحشت
ناامیدی و شیداییِ همیشگی
الهام بخش نیست
ولی دارم نقشهی یه برنامهی ویژه برای
یادبود هانا بیکر رو میریزم
نظری داری اضافه کنی؟
نه، نه راستش
هنوز اونجاست
حالش خوبه؟ تیتراژ پایانی
پنج دقیقه پیش تموم شد
اومدش
شب بخیر دیگه
امشب بدون جسیکا اومدی؟
آره
خب، حالت خوبه مرد؟
آره
تا بعد
،تو بلیطها رو بشمار
من تخفیفها رو حساب میکنم
!ده دقیقه دیگه میریم
آره. گرفتمت -
باشه -
باشه، حالا پای چپت رو بزار اینجا
آره، درسته. همینه -
باشه -
ممنون
باید چی رو ببینم؟
یه سایه که روی ماه میافته
ببین، کمکم داره بوجود میاد
...یه سایه
...کمکم بوجود میاد...
آره، یکمیکم تشکیل میشه
با دقت نگاه کن
دارم میبینمش
دیدمش
یجورایی ترسناکه
جدی؟
عجب
صبحبخیر، پسر ستارهشناس
حداقل از کلاه ایمنی بهتره
فکرکنم باهمدیگه هم جواب میدن
،اَلکس، شاید فکرکنی دارم مثل خنگها رفتار میکنم
...اینکه سر هیچ و پوچ دلخور میشم
ولی تو نبودی که توی اون راهرو قدم زدی
تو اون نگاهها رو روی خودت حس نکردی
زودباش
هیچوقت اون زمزمهها رو نشنیدی
"!اَنجی رومرو، بهترین لبها"
!راست گفتی، عزیزم
خدای من، هانا بیکر؟
صبح همگی بخیر
،مطمئنم همه دیشب مطالعه کردین
...پس امروز میریم سراغ بحث
نظریهی آموزش اجتماعی
خب، نظریه اینه که مردم با تماشای
رفتار محیط اطرافشون، یاد میگیرن
کسی میتونه مثال بزنه؟
کسی هست؟ کلی
آره، مثالش میشه یه اصطلاح عامیانه -
اوهوم -
،اگه کسی یه کلماتی رو بگه
در آخر همه اون کلمات رو میگن
خیلی خوب بود. پس، نظر یا تمایل شخصی
میتونه روی باقی گروه تأثیر بزاره
این نظریه میتونه برای رفتار مجرمانه هم دلالت کنه
اگه دوستان یک شخص جوان یا اعضای خانوادهاش
،توی اعمال منحرفانه باشن
اون شخص جوان خیلی احتمالش هست که
مثل اونها بشه
اولش فکرکردم، چه لیست احمقانهای
جسیکا خیلی از من خوشگلتره
فکرنمیکردم ممکنه چه هرجومرجی بوجود بیاره
اگه شخصی در یک گروه اجتماعی
،توی یه خیریه داوطلب بشه
میتونن روی دوستهاشون تأثیر بزارن
تا اونها هم داوطلب بشن
هانا، ازت میخوام روی صندلی بشینی
ولی فقط یه شوخی بود
درست میگم، اَلکس؟ -
باشه، بیاید تمرکز کنیم -
ادامه میدیم، رسانهی اجتماعی
...اکنون بخش بزرگی
فکرمیکنید دارم خیلی جدی میگیرمش
که 24 ساعت هفته رو بهش متصل هستیم. درسته؟...
:اما نکته اینجاست
هیچوقت یه دختر نبودی
خوبه
فقط باید روی ساختش کار کنیم
و از کلمهی "منحصر به فرد" حدود هفت بار استفاده کردی
،اگه یه چیزی منحصر به فرد باشه
...اون 6 تای باقی مونده باید
یه چیز دیگه باشن... -
مگه منحصر به فرد چه مشکلی داره؟ -
،اگه چیزی منحصر به فرد باشه
یعنی متفاوته، درسته؟
منظورم اینه این نوع از ادبیات با
ادبیات دیگه تفاوت داره
یعنی، همینطوریه دیگه
درسته، جنسن؟
کلی
لیست رو دیدی
...اون
لبهای منحصر به فرد رو داره. آره
باید شمارهاش رو بگیری
...شمارهاش رو نمیخوام. فقط -
به بوسیدنش فکرمیکنی -
اصلاً و ابداً
تبریک میگم، اَنجی. خوشگل شدی
ممنون، جفری
هیس! کتابخونهاست عمو
خوشتیپ کردی، کلی
سلام اسکای. شرمنده
وای پسر
نگو به اون گرگ و میش علاقه داری
...ندارم. یعنی
نه، فقط قبلاً دوست بودیم
چه باحال
.دختر خوشگلیه
...یعنی
نمیدونم چرا اونطوری لباس میپوشه
ولی حداقل منحصر به فرده
میشه بهت ملحق بشم؟
مشق هندسه نداری؟
نه، دیشب نوشتمشون
،مامانم داره واسه یه محاکمهی بزرگ آماده میشه
واسه همین مجبورمون کرده باهم مشق بنویسیم
،بهشدت رواعصابه
ولی خیلی خوبه که مشقها رو
قبل از شروع زنگ تکمیل کرده باشی
دبیرستان مسخرهست
آره. قبولت دارم
ولی... دلیل خاصی داری؟
کاش یه دکمه داشت که میتونستی
از تمام بخشهای
عنی زندگیم، به قسمتهای خوبش
سریع زد جلو
بخشهای خوبش کجا هستن؟
دانشگاه. توی نیویورک
چرا نیویورک؟
،به محض اینکه برسم اونجا
میتونم یه آدم متفاوت باشم
هرکسی که خودم بخوام
ولی همین الانت هم مشکلی نداره
مشکلی نداره؟
عجب تعریفی بود. ممنون
یعنیِ، حرف نداره
...تو
خب به لیست دخترهای سکسی که رسیدی
خداییش، کلی؟
چیه خب؟
...گفتن تو بهترین
از خیلی از کاندیدهای خوب تو انتخاب شدی
نه اینکه نگاش کرده باشم، فقط دارم میگم
...اگه دخترها یه لیست درست کنن و تو
بدترین عضلات دو سر بازو رو داشته باشی
دخترها هیچوقت همچین لیستی درست نمیکنن
دقیقاً
و دو سر بازوهای من حداقل از
اَلکس بهترن
فکرکنم اون بچه چندین سال باشه
چیزی جز کارتن شیر بلند نکرده باشه
یه بار دیگه، منظور من و فکر تو کاملاً بیربطن
!والی
هی، جمعه شب که بههم برخورد کردیم
داشتی کجا میرفتی؟
کار داشتم
توی محلهی قدیمی هانا؟
شما بهترین فروشگاهها رو توی منطقهی خودتون دارید
مایهدارهای سفیدپوست
ما پولدار نیستیم
تو با اَنجی رومرو فامیلی، درسته؟ -
آره -
فکرکنم دختر عموی سومم باشه، شاید چهارم
چرا دیگه نمیاد اینجا؟
به مدرسه کاتولیک انتقالی گرفت
چرا؟
نمیدونم. باباش خیلی یهدنده
و بهشدت کاتولیکـه
ربطی به لبهاش نداشت، نه؟
لبهاش؟
چون توی لیست بود؟
اونم به لیست وسواس پیدا کرده بود، مثل هانا؟
فکرنکنم
...ولی هانا
هانا صدمه دید. از این اتفاقات میافته
هیچوقت نمیدونی چه اتفاقی قراره بیافته
از زندگی بقیه نمیشه سردرآورد
تو میدونی، نه؟
!سرها بالا
!مادرجنده
!جنسن! ادب
داشتی به تونی چی میگفتی؟
چیز خاصی نبود. چرا؟
.آقای پورتر سؤال میپرسه
چیزی بهش نگو
و دربارهاش با تونی حرف نزن
تونی رفیقمه
نه، الان نیست
هوی استاندال. بعداً باهامون ناهار میزنی؟
من میرونم
آره ردیفه
بعد مدرسه کافه مونه باش، حله؟
!اَلکس! اَلکس استاندال
!اَلکس، چه مرگته
!با خودت چی فکرکردی؟ جداً
بیخیال. هانا، میدونی که نباید اینجا باشی
چرا؟ تمام روز که به کونم زل زدین
هی. هی! برو بیرون. اینجا
رختکن پسرهاست
هنوز کارم باهات تموم نشده
!آره، پسر
هانا بیکر
حالا با اونی؟
مگه با جسیکا نبودی؟
دیگه نه
چون جسیکا دختر خوبیه، درسته؟
ولی هانا بیکر بهت میده
آره مرد، فقط مراقب باش
!هانا یه جندهی دیوونهاست
جاستین میدونه
مرد، چطوری شده که اَلکس کوچولو
بیشتر از ما حال میکنه؟
.از طرف خودت حرف بزن، خرس گنده
من چیزی که میخوام رو میگیرم
زودباشید. بریم نرمش دخترها رو ببینیم
میای، استاندال؟
یا حالا دیگه تحویلمون نمیگیری؟
!بچهها، بچهها
حرکتهای پایین رو نگاه کنید. باشه؟
.میدونم شمردن بلدین
مدرسههای این شهر اونقدرا هم بد نیستن
باشه
برمیگردیم قسمت 15
...یک، دو
بسه، بسه
اون ضربهی اونجا
اَلکس، ضرب رو رعایت کن
قسمت 15، شروع میکنیم
...یک، دو
♪ عجله نکن، اَلکس ♪
،نمیدونم این اواخر چت شده
ولی ازت میخوام تمرکز کنی
باید واسه کنسرت هماهنگ باشیم
قسمت 15، میریم
از پسش برمیای. فقط نفس بکش
دست از سرم بردار
...یک، دو
همینه
!آره، اَلکس! عالیه
!برو
باورکن، خوش میگذره
پس این مسابقه فرداست؟
آره، ولی واسه بردن باید اونجا باشی
میام
قول میدم -
قبلاً هم قول دادی -
فقط تو خونه اوضاع ردیف نیست، باشه؟
...ست برگشته، واسه همین
واسهم آسونتره خونهی برایس بمونم، همین
باید بترسم الان؟
باید بترسم، جاستین؟
بترسم
هیچوقت
چیزی واسه ترسیدن نیست
!جاستین -
سلام، مربی -
واسه جلسه روحیهگرفتن نبودی
و سر تمرینات
آره، شرمنده بابتش
فقط بیماری معده گرفته بودم
آره، تازه واسهش دارو گرفتیم
اوهوم. اوضاع خونه ردیفه؟
بله قربان، فقط مریض بودم
فردا میام
ناامیدتون نمیکنم
نگران ناامید شدنم نیستم، پسر
دانشگاهها دنبال چیزهایی مثل
،حضور مستمر تو مدرسه میگردن
حضور در بازیها، نمرههات
بله قربان
باشه
حالا داروهات رو بخور
...و پسر
یه قطره هم توی چشمهات بریز حتماً
اوه
سلام. از کی اینجا کار میکنی؟
از کی قهوهخور شدی؟
آره. یعنی، تازه شروع کردم به خوردنش
کلی کوچولو بزرگ شده
خب، قهوه میخوای؟
.درسته... یه قهوه کوچیک، لطفا
تلخ باشه
باشه
رو گردنت مارمولک داری؟
تمساحه
چندتا زدی تا حالا؟ خالکوبی رو میگم
چرا؟ میخوای نظر بدی؟
بقیه حس میکنن حق اینکار رو دارن
نه، فقط... واسهم سؤال بود
از تمساحه خوشم میاد
اون داستانی که دربارهی والدینم میگفتم رو یادته
هربار که از روی یه پل رد میشدیم؟
یادمه
نه، یادم رفته
وقتی بچه بودم، هربار که از روی
یه پل رد میشدیم گریهام میگرفت
نمیدونم چرا
...مامانم سعی میکرد حواسم رو پرت کنه
و بهت میگفت توی آب دنبال
،یه تمساح بنفش بگردی
و تو اینقدر سرگرم گشتن میشدی که
ترست رو یادت میرفت
آره، داستانش همین بود
مهمون خودم
فکرمیکنید ممکنه کار کلی باشه
که پوسترها رو پاره کرده؟
فکرنکنم
من و کلی بههم نزدیکیم. اون
از این کارها نمیکنه
به نظر چه کسی ممکنه همچین
،واکنشی نشون داده باشه
دربارهی خودکشی یا خودکشی هانا بیکر؟
آدم خاصی به نظرم نمیرسه
نه، میدونم واسه خیلی از بچهها سخته
شماها با هانا دوست بودین؟
...خب، دوست
من باهاش چندتا کلاس داشتم
،نه، ولی اون زیاد درگیر چیزی نمیشد
...شورای دانشآموزی یا هرچیزی، پس
دربارهی احساساتش حرف زد؟
بیشتر اوقات به نظر من خیلی آروم بود
فکرکنم بعضی وقتها احساساتی میشد
ولی آخه کی نیست؟
آره، درسته
فقط میخوام مراقب بچههایی باشم که
از این اتفاق ممکنه ضربه بخورن
امروز با اَلکس استاندال حرف زدم
چندتا اسپرسو داخلشه؟
زیاد
تازه شروع کردم به قهوه خوردن
فکرنکنم کار خوبی باشه
استرس میگیرم
آره، منم همینطور
خب، تو انجامش دادی؟
یعنی، تو اسم هانا و جسیکا رو توی
لیست نوشتی؟
نمیدونستی؟
ولی خودت که دیدی
،آره، ولی من که
دستخط تو رو بلد نیستم
حتی فکرنمیکردم اینقدر موضوع مهمی باشه
فکرمیکنی حق با اونه؟
هراتفاقی که واسهش افتاده
از تو و اون لیست شروع شده؟
خب، فکرکنم همهچیز از شب
مهمونی جسیکا شروع شد
دربارهی مهمونی جسیکا چی گفت؟
گفت منم اونجا بودم؟
مگه به کجای نوارها رسیدی؟
تقریباً دارم قسمت تو رو تموم میکنم
.یا خدا، کلی
...آخه
اولین بار یه شبه همهشون رو گوش دادم
بیشتر از یه بار گوش دادی؟
دوبار شنیدمشون
گفتم شاید داشتم خواب میدیدم
وایسا، پس هنوز نوار خودت رو نشنیدی؟
نه
،فقط میتونم قطعه قطعه بهشون گوش کنم
...وگرنه
زهرهترک میشم
حس میکنم بهم حمله اضطرابی دست میده
ولی دوستنداری بخش خودت رو گوش کنی؟
میترسم
خب، بایدم بترسی
،ولی آخه، جدی میگم
فقط یه لیست بود
مثل یه جریان احمقانهی دبیرستانی
.اون لیست تخمی
کاش هیچوقت به اون لیست تخمی دست نزده بودم
پس چرا دست زدی؟
نمیدونم. برایس شروعش کرد
سر ناهار همه پسرها داشتن روش کارمیکردن
اصلاً چرا با اونها دوستی؟
جاستین، زک، برایس
نه ببین، من با برایس دوست نیستم
،ولی بقیه
،من و زک پارسال دوست شدیم
و اون همیشه با جاستین میگرده
فکرمیکردن خندهداره و این حرفا
خیال بابام راحت شده بود که دوستهای پسر دارم
تازه، توی مدرسه هم بد نبود اون موقع
وقتی با جاستین فولی رفیق بودم
باشه، اون موقع یه حرفی
ولی چرا هنوزم باهاشون دوستی؟
،چون اگه باهاشون نگردم
میفهمن یه خبری هست
من حتی نباید باهات صحبت کنم
جدی؟ -
آره -
ولی حقت نیست که توی نوارها باشی
یعنی، تو میخواستی ازش تعریف کنی
نه. نه
.میخواستم جسیکا رو عصبانی کنم
چون حاضر نبود باهام بخوابه
اَلکس. نکن
اینکارها بهت نمیخوره
آره، نمیخوره، نه؟
ولی اینکارو کردم
و بچهها فکرمیکردن که باهم میخوابیم و
منم میخواستم
میدونی؟ عاشقش بودم
و جسیکا رو هم عصبانی کرد، ولی نه از دست من
از دست هانا
اَلکس اینکارو کرده
یعنی خودش با من کات کرده؟
ازش لذت ببر
چون لذت میبری، نه؟
چون هرزهها اینکارو میکنن
کون لقت
پس نه تنها همه فکرکردن هانا
...بخاطر من سیلی خورد
دوست صمیمیش رو هم ازش گرفتم
کی میدونه؟
...اگه دوستی داشت، شاید
عیب نداره، مرد
نه، عیب داره. عیب داره
تو میخواستی عیبی نداشته باشه
،تا خودت رو نجات بدی
ولی داری عقلت رو از دست میدی
میخوای فکرکنی هرکاری انجام دادی
دلیل خودکشی هانا نبوده
،ولی واقعیت اینه کار من بود
!من هانا بیکر رو کشتم
و جاستین هانا بیکر رو کشت. و جسیکا. و تو
همهمون هانا بیکر رو کشتیم
شاید یکم چای بابونه واسهت خوب باشه
چون مردم دارن گوش میدن؟
خب، خیلی بده که قبلاً کسی توجه نمیکرد
جریان چی بود؟ -
بهت که گفتم -
.اون دوستت نیست
حتی توی نوارها هم نیست
تونی، واسه اینکه تونیـه توی قضیهاست
!اَلکس. اَلکس
کی بود؟
یه دوست بود. اسمش کلیـه
با هانا دوست بود؟
دقیق نمیدونم چقدر باهم نزدیک بودن
مدرک میخوای، اَلکس؟
ابرهای توفانی و رعد و برق میخوای؟
بریم به نقطهی ای-3 روی نقشهتون، همگی
...مشروب فروشی بلواسپات
جایی که پروانه با گردباد ملاقات کرد
بلواسپات یک و نیم بلوک از اولین
خونهامون فاصله داشت
سلام والی
سلام
و وقتی بدجوری دلم شکلات میخواست
،میرفتم اونجا
که بیشتر روزهای هفته بود
والی، چرا آبنباتهایی که توشون
مغز ندارن میفروشی اصلاً؟
چون بعضیها از مغز خوششون نمیاد
و بعضیها حساسیت دارن
بعضیها آدم رو ناراحت میکنن
چه خبرا، والی؟ -
چه خبر؟ -
خب، میبینم بازم رفتی سروقت مغزدار ها
[ رفـتـی سـراغ تـخـمهـا ]
اینطوری با یه خانوم صحبت میکنی، والی؟
آبنباتها مال منه
،والدینت صاحب داروخانهی بیکر هستن
درسته؟ ولی از اینجا آبنبات میخری؟
انتخاب بهتریه
و بعضی مامانها میزان
کالری بچهشون رو اندازه میگیرن
بفرمایید
الان چیکار کردی... ؟ -
...اوه، نه، نمیخواستم -
...آخه
خیلی تنگه
توی فروشگاه. توی فروشگاه خیلی فضا تنگه
معمولاً به شایعات سال دومیها
...گوش نمیدم، ولی
،میگم که در جریان باشی
حرف توی اون لیست درسته
انگاری چیز خاصی نبود
تا وقتی گردباد رسید
،چون وقتی اسم من رو توی اون لیست نوشتی
...یه هدف گذاشتی روی
خب، فقط روی کونم نبود
کاری کردی همه راجعبه هانا بیکر
فکرهایی به سرشون بزنه
سلام، شما... والی هستین؟
نه. والی نیستش
چه خبر، مشتی؟
سلام، در چه حالی برایس؟
چه خبر، جنسن؟
سلام برایس
این اطراف زندگی میکنی؟
نه. یکی از دوستام دربارهاش گفته بود
آره منم
بهمون اجازه میده خرید کنیم
سرد میخوای؟ روز سختی بوده؟
...نه، فقط
اومدم یه مادهی شکر کربناتی بگیرم
این چیزا واسهت خوب نیست، مرد
باید یه چیز طبیعی بخوری
ماءالشعیر
ساخته شد از جو
من کارت شناسایی ندارم
سنگین حرف بزن
قیافهات رو مثل بزرگها نشون بده
کارت شناسایی؟
،لابد خونه جاش گذاشتم
یا توی دبیرستان
جفتش رو حساب میکنم
...لازم نیست -
البته که لازمه -
قابلت رو نداشت
باقیش واسه خودت
ممنون، قربان
!اومدش! جنسن
!بیا باهامون مشروب بزن، رفیق
من... ممنون، ولی
باید واسه شام برم خونه
چه بانمک. یالا
.این راه تا بلواسپات اومدی
گذاشتی برایسی واسهت آبجو بخره
...نه، واقعاً باید
نه، حداقل کاری که میتونی انجام بدی
اینه که باهامون مشروب بزنی
.زودباش. 40 دستی مشروب بخور
!اَلکس، باید بازی کنی، مرد
[ نـوعـی بـازی آبـجـو خـوری ]
آره، عاشقشم من
!عجیب غریب در مقابل خنگ
وقت میگیریم. 40 اونس
بریم انجامش بدیم
مگه کنسرت نداری؟
...داشتم، ولی
راستش، از گروه جاز اومدم بیرون
بیفایده بود
!اوه ببین
دوستپسرت منتظرته
رکوردمون 18 ثانیهاست
!چه خبر
صبرکن، که همهاش رو بخوریم؟ -
آره. همهاش رو -
،دو راه واسه رفتنت هست
جنسن: ببری یا ببازی
!بیخیال جنسن، مثل جندهها رفتار نکن
خیلیخب، شروع میکنیم. آمادهاین؟
!پنج، چهار، سه، دو، یک
!بخور، بخور
!همینه! زودباش
!زودباش جنسن
!عقب کشیدن نداریم! زودباشید
!زودباش، ادامه بده
!بخور، بخور
!خیلی نزدیک شده
!بخور! خیلی نزدیکه! خدای من، جنسن
!آفرین پسر
!پشمام ریخت
.باشه، خیلیخب
خیلی حال داد
چه غلطی کردی؟
مزهی گوه میده -
خب تمومش کن دیگه -
مسخرهمون کردی؟
هی، واقعاً بابت کمکت ممنونم
ظاهراً بهت خوش میگذشت
چرا تعقیبم میکنی؟
.تعقیبت نمیکردم. با اَلکس دیدمت
فکرکردم داری به نوار اون گوش میدی
با چند وقت پیش با خانوم بیکر بودی؟
،ببین، اگه نمیتونی بهم اعتماد کنی
نمیتونم کمکی بهت بکنم
تونی
یعنی چی؟
!تونی
!بگیرش
!برو وسط، مرد
!برو وسط! زودباش
آخه کی با یه آبجو مست میکنه؟
خب، اگه بازی 40 دست رو انجام بدی میشه
.و اگه یهدفعه بخوریش
و اگه آدم کوچولویی باشی
و اگه یه ترسوی عوضی باشی
،باشه، آره، شاید ترسو باشه
ولی الان ممکنه برامون کلی دردسر ساز بشه
بخصوص اگه با برایس صحبت کنه
قرار نیست با برایس صحبت کنه
قرار نیست با هیچکس حرف بزنه
و نمیتونه تاابد پشت تونی قایم بشه
دیر یا زود، میکشونیمش بیرون
و خفهاش میکنیم
سلام -
اومدش بالأخره -
شرمنده دیر اومدم
سر راه خونه یکم حواسم پرت شد
.گفتی یه ساعت و نیم پیش قراره برسی
کجا بودی؟
پیش یکی از دوستام
...تو دردسر بود، و من
،حرفش رو باورنکردم
واس همین بررسی کردم و فهمیدم راست میگه
داشت واقعیت رو میگفت
مست کردی؟
فکرکنم
عجب، اوضاع داره سریع پیش میره
تا حالا همچین کاری انجام نداده بودی
مشروب خوردن تو شب مدرسه؟
دوچرخه سواری در مستی؟
شرمنده بابتش
چقدر مشروب خوردی، پسرم؟
یه آبجو
،ولی آبجوی بزرگی بود
و حالبهمزن بود
خیلیخب، کافیه. خونهنشین شدی
تا دوهفتهی آینده، مستقیم میری خونه
،و مستقیم برمیگردی خونه
،فعالیت بعد از مدرسه نداریم
گشتن با دوستهات هم نداریم
باشه، قبل از اینکه به بخش
،حکم بُریدن برسیم
بیاید همه غذا بخوریم
،باید غذا و آب بخوری
...بعدش میتونیم صحبت کنیم
.نه، راستش نمیخوام
گشنهام نیست
...فکرکنم فقط میرم
...به اتاقم
متأسفم
مثل یه دختر کوچولو دعوا میکنی
زودباش، فولی
!فولی! زودباش
لعنت
!بگیرش
!زودباش، جاستین، مثل دخترا دعوا میکنی
،اون دستت بود
یا از دیدنم هیجانزده شدی؟
!کون لقت
!مثل جندهها دعوا میکنی
جندهها
کون لقت. من جندهی تو نیستم، جنده
.زودباش، اَلکس، یا بازی کن یا نکن
!دارن میکشنمون
کون لقت، مونتگامری
!رفیق، منو دسته جمعی به قتل رسوندی -
آره، درسته -
رفیق، تیراندازیت ردیفه
آره واقعاً
من بهجاش شلیک میکنم
لعنت
اثر پروانهای
،با جاستین شروع شد
بعدش اومد سمت تو، اَلکس
و بقیهتون
شاید این نوارها یه اثر پروانهایه جدید درست کنه
کی میدونه؟
هرچیزی روی هرچیزی تأثیر میزاره
هیس
،برای نوار بعدی
باید خیلی، خیلی ساکت باشی
چون قراره یه کار خیلی اشتباه انجام بدی
مراقب باش
و گیر نیوفت
illusion مـتـرجـم: امـیـرعـلـی
llillusionll :آیـدی تـلـگـرام
02/April/2017
« ...دلیــل برای سیـزده »
تا حالا دربارهی اثر پروانهای شنیدین، درسته؟
که اگه یه پروانه بالهاش رو در زمان
درست بههم بزنه
...و در مکان درستش
میتونه گردبادی درست کنه با هزاران مایل طول
صبرکن
جاستین اینجاست؟
.چند روزه ندیدمش
فکرکردم پیشِ تو باشه
دیشب گفت میاد خونه
آره خب، نیومده
کیه، اَم؟ -
دوستدختر جاستین -
دوستدختر، هان؟
به اون لاشی بگو مامانش بدجوری
دلواپسش شده، باشه؟
آره. از قیافهاش مشخصه
بگو یا امروز زنگ بزنه یا دیگه نیاد خونه
یه نظریهی هرجومرجـه
ولی، حواستون باشه نظریهی هرجومرج
دقیقاً دربارهی هرجومرج نیست
دربارهی اینه که یه تغییر کوچیک توی
سیستمی بزرگ، چطوری میتونه روی همهچیز تأثیر بزاره
لعنت! چه گوهی میخوری؟
رفیق، وقتشه بیدار بشی
ساعت ده میرم، اگه حال داری بیای
!لعنتی
چرا آب میریزی عوضی؟ -
داشتم خوش گذرونی میکردم -
"داشتم خوش گذرونی میکردم"
جاستی، میدونی که همیشه قدمت
،اینجا روی چشمه، داداش
ولی فکرکردم دیشب میری خونه
آره، اون یارو ست برگشته
ست شیشهای؟ -
آره -
واسه این بود دیگه، نه؟ فقط ست شیشهای؟
آره، واسه اون عوضی نرفتم
آبم باهاش تو یه جوب نمیره، خودت که میدونی
چون دوستدخترت داره الان به من پیام میده
،داداش، میدونی اگه ست یا هرکی باشه
من هواتو دارم، همیشه
آره، میدونم
،هرکاری که کردی
،حتی اگه کاری کرده باشی
میتونیم حلش کنیم
منظورم هرچیزیه
تنها قانونم رو که میدونی
تمیز نگهم دار
تمیز نگهم دار. خیلیخب
و جسیکا، حواست بهش باشه، حله؟
دوستدخترته مثلاً
صبحونه میخوری؟
ماریسا خدمتکاره اومده داره
یه کسشعر مکزیکی درست میکنه
میدونی که اهل گواتمالاست، نه؟
آره
گشنته؟ -
آره -
.نظریهی هرجومرج
احساساتی به نظر میاد، ولی نیست
از یه ریاضیدان بپرسید
یا اصلاً یه کار بهتر، از کسی بپرسید
که توی گردباد بوده
[ شـمـا تـحـت نـظـر هـسـتیـد ]
[ شـمـا تـنـهـا نـیـسـتـیـد ]
میخوای کمک کنی؟
کمک میخوام؟
میخوای کمک کنی؟
پوسترها رو نصب کنیم
نه، ممنون، مارکوس
بیخیال، انگیزهی مدرسهای
باشه؟ همکاری بکن
یه دستی برسون
دقیقاً به کی؟
چرا دارن توی حیاط مینوازن؟
.آره. از شورای دانشآموزی درخواست کردم
فکرکردن ایدهی خوبیه
امشب کنسرت داریم
قراره گریه و زاری راه بیافته
اَلکس استاندال. تو گردباد رو بوجود آوردی
نوبت تو شده
ریدم به این زندگی، تاابد
ریدم به این زندگی، تاابد
ریدم به این زندگی، تاابد
اولش میدونستم تاابد مایهی
راحت شدن زندگیم از مشکلات میشی
بعدش فهمیدم گردباد زندگیم خواهی شد
سلام، اَلکس -
سلام -
خوبی؟ -
آره، فقط... خواب موندم -
آقای مکلین میخواد با برداشت پنجم شروع کنیم
[ موزیک سبک جازِ موزیسین معروف، دیو بروبک ]
فکرمیکنه مردم روحیه میگیرن -
عاشق بروبرکام -
البته دراصل توسط پائول دزموند
نوشته شده، ولی هرچی تو بگی
،اگه میخوان مردم روحیه بگیرن
یکشنبهی غمانگیز" چطوره؟"
[ اثری زیبا از بیلی هالیدی ]
جدی میگی؟ اون آهنگ خیلی
افسرده کنندهست
اگه سلیقه داشته باشی قشنگه
یا اگه بخوای خودکشی کنی
دمت گرم، تروی
لعنتی
با هانا بیکر دوست بوده؟
نمیدونستم
شاید فکرمیکنید دارم مثل احمقها رفتار میکنم
یه دختر خنگ هستم که سر یه چیز کوچیک
خیلی شلوغش میکنم
ولی چیزهای کوچیک اهمیت دارن
برای مثال، وقتی با جسیکا قرار گذاشتی بهم نگفتی
ولی یادمه چطوری تموم شد
با لیستت
یکشنبهی غمانگیز واقعاً یه آهنگه؟
آره. تو گوگل سرچ کن
"آهنگ خودکشی مجارستانی"
حرفت رو قبول میکنم پس
اَلکس
...میشه ما
دربارهی این صحبت کنیم؟
چی برای صحبت کردن هست؟
هانا داره واقعیت رو میگه؟ -
خودت چی فکرمیکنی؟ -
کارهایی که گفته رو انجام دادی؟
خودت چی؟
اَلکس. "با قطار اِی برو،" با تکنوازی تو
[ دوک الینگتون، سبک پاپ ]
،خیلیخب دیگه
،فکرکنم اگه قرار باشه شاد باشم
با دوک میتونم
اَلکس، از وقتی باهم دوست شدین
باهات حرف نزدم
و بعد اینجوری بود که انگار دیگه
باهم نبودین
سلام جس -
سلام -
خانوم آنتیلی؟
آره
همهچی روبراهه؟
چی، مثلاً توی زندگیم؟
یا حال خودت
آره
،میتونی بعداً بیای دفترمون
اگه میخوای گزارش کامل بدی
دفترمون؟
کافه مونه
آها. آره درستهس
یادم رفته بود
جریان دفتر
آره. یه مدت شده
آره، فقط خیلی داستانها بوجود اومده
!مرد
زنها
هی، چطوره امروز بریم مونه؟
توی منوی بزرگت هنوز چندتا
خوردنی دیگه رو امتحان نکردی
یه زمانی خیلی متعهد بودی بهشون
آره، تعهد داشتن واسه اَلکس سخته
حداقل من قدرتش رو دارم که چیز جدیدی
رو توی زندگیم امتحان کنم
واسه همین اینکارو کردی، اَلکس؟
خانوم بیکر
سلام. انتظارتون رو نداشتم
الیویا. خواهش میکنم
بله. خب، بفرمایید داخل
ممنون که وقت گذاشتین
...من
میدونم چقدر سرتون شلوغه
نه اصلاً
چه کاری از دستم برمیاد؟
،خب، من
میخواستم ببینم میتونید دربارهی زندگی
مدرسهایه هانا بهم بگید
منظورم اینه که، اینجا خوشحال نبود؟
...خب
فکرنکنم بتونم به سؤالتون جوابی بدم
،میدونم امکانش نیست تمام دانشآموزها رو بشناسید
،اما من و همسرم
هنوز سعی داریم موضوع رو درک کنیم
...توی خونه، هانا
...خب، یعنی
گاهی توی خونه میگشت
آهنگهای خندهدار تلویزیونی رو میخوند
،و همهش بغلمون میکرد
...و بعضی وقتها
آروم بود و تو حال خودش میرفت و
سخت میشد ازش حرف کشید
البته -
...ولی چیزی به ما نگفته بود که -
...نشون بده تواناییش رو داره که
متأسفانه باید حرفتون رو قطع کنم، خانوم بیکر
،من بابت غمتون به شدت متأسفم
،و کاش چیزی که میخواستین رو میتونستم بهتون بگم
ولی نمیتونم
حالا که پای وکیلها وسط کشیده شده
منظورتون چیه؟
،منظورم اینه که
،در رابطه با شکایت شما
نباید اصلاً باهاتون صحبت کنم
متوجهم
پس چرا داری حرف میزنی؟
چون شما و همسرتون هنوزم اعضای
،انجمن مدرسهایه ما هستین
و ما میخوایم توی این شرایط از شما حمایت کنیم
میتونم تصورکنم چه دردی میکشید
تو حتی نمیتونی اولین چیز زندگیم رو تصورکنی
برایس یه خونآشام واقعیه
اون کبودی روی گردنت خیلی بزرگه
میدونم، همین رو بگو
شاید بگی چیزی نیست، اَلکس
فقط یه مشت حرف هستن
خدایی، تایلر؟
،اگه قراره مراسم یادبود راه بندازی
باید عکسهاش رو بگیرم
خانوم بیکر. سلام
من کورتنی کریمسن هستم
خیلی تسلیت میگم
امیدوارم خوشتون بیاد ازش
بچهها بهش چیز اضافه میکنن
هر روز یه کارت یا گل بیشتر میارن
همهی اینا دوستهای هانا بودن؟
اوهوم
...اون دوستهای زیادی داشت و
همهمون خیلی دلمون واسهش تنگ شده
هرکی هانا رو میشناخت میدونست
از گل رز متنفر بود
فکرمیکرده کلیشهای هستن
هانا
هی، هانا
سلام -
صبحبخیر، کلاه ایمنی -
یه سؤال ضروری
اخیراً متوجه چیز عجیبی دربارهی اَلکس نشدی؟
،خب، مدل موهاش عجیبه
ولی چیز جدیدی نیست
موهاش حرف نداره
،نگفتم نیست
فقط، خیلی مشخصه
و سلیقهی لباس پوشیدنش هم عالیه
یعنی، میتونی ازش یاد بگیری
کاملاً
خوشحالم که صبحت رو به
شکستهای من کشوندیم
چون واسم سؤال بود کی بهش میرسیم
امشب کار میکنی؟
آره، جفتمون ساعت 6 شیفت داریم
یعنی، فکرکنم. توی تقویم بود
،خب، بحث از امشب شد
،نمیدونم که خبر داری یا نه
ولی امشب ساعت 11:49 ماه نیمهتاریک میشه
چی چی؟
سایهی زمین رو میگن نیمسایه
امشب، ماه ازش رد میشه
آخرین نمایش ساعت 9 ـه، و اگه بتونیم
،زود تمیزکاری کنیم، و احتمالاً میتونیم
چون بچهها برای دیدن اون فیلم انگلیسی
،نمیان چون خیلی خستهکنندهست
میتونیم به موقع برسیم اونجا، و من
میتونیم ماه رو بهت نشون بدم
اگه بخوای
میخوای ماه رو نشونم بدی؟
.در اصل سایه روش میافته
مثل ماهگرفتگی کامل نیست
...نمیتونی دقیقاً ببینی
ولی آره
باید واسه خودت حق اختراع بگیری
و آره، باهات ماه رو تماشا میکنم
شاید حتی زوزه هم بکشم
خوبه. ردیفه
خب، امشب میبینمت
بگو ببینم، جاستین هنوز گمشده؟
.گمنشده
میدونم دقیقاً کجاست
پس خونهی برایس ایناست
شاید بهتره بری اونجا
.من نباید برم
اون باید بیاد
پس برو بیارش. موهای خوش فرمش رو بگیر
و بکش بیارش توی مدرسه
باشه
میدونی چیه؟
بهش بگو توی مسابقهی
لباس مبدل اسمش رو نوشتی
دویست دلار جایزه
آره، شاید بتونه مثل دوستپسر واقعیم
لباس بپوشه
با جاستین صحبت کردم، ولی حالا
باید با اَلکس استاندال حرف بزنم
،اون با جسیکا دیویس دوست بوده
که دیروز باهاش حرف زدم
روز قبلش با جاستین فولی
شایعه شده بود جاستین و هانا
توی یه پارک سکس کردن
،جاستین گفت یه شوخیه بزرگ بوده
و هانا زیادی شلوغش کرده
تونستی اثباتش کنی؟
جاستین دو روز گذشته رو غایب بوده
به خونهاش زنگ زدی؟
جواب ندادن
با مربی پاتریک صحبت کردم
ظاهرا، مامانش با زنجیرهای از پدرخواندهها
و دوستپسرهاش اونجا هستن
مربی فکرمیکنه ممکنه جاستین رو مورد آزار
قرار داده باشن
تو خونه؟ -
آره -
هی
و جسیکا دیویس؟
طوری که من فهمیدم، اولین دوست هانا بوده
حالا دوستدختر جاستین شده
پس، فکرمیکنم ازم محافظت کرده
ممکنه، یا اینکه چیزی نمیدونه
حرف زیادی نزد
،این شکایت ممکنه خیلی واسه ناحیه گرون تموم بشه
تازه اگه برنده بشیم
از همین الان رسانهها دارن تماس میگیرن
آره. میفهمم
نیومد پیش تو، واسه کمک؟
پارسال دربارهی انتخاب دانشگاه یه ملاقاتی داشتیم
این همه زمان و منابعی که صرف اون کردیم
...اگه از قبل میدونستیم به کمک نیاز داره
خیلیخب، بچهها
[ سهشنبه، 10 اکتبر ]
کلاس رو آغاز میکنیم
،امروز یه فیلم داریم
یگان جنگ جهانی دوممون رو دنبال میکنیم
پر از حقایقه، گرچه
بطور فنی یه داستانـه
حرف ممنون، پیام دادن ممنون
خوابیدن ممنون
خندهداره، چون خودش کلاً میخوابه
همین رو بگو. یادته وقتی فیلم
گلادیاتور از تاریخ روم رو نشونمون داد؟
آره
ناموساً آخه، جان وین؟
هیس
مزاحم خوابش میشی
اگه بیدارشد هوامو داشته باش
باشه
شاید، اَلکس... تو فقط داشتی
ادای عوضیها رو درمیآوردی
...اَلکس -
برگرد سرکلاس، کلی -
چیکار میکنی؟
تمیز میکنم
چیه، فکرمیکنن اینا قراره جون کسی رو نجات بده؟
"خودکشی راهحلش نیست؟"
آره، میدونی چیه؟ معلومه
که یه راهحله، میدونی؟
چرا یه پوستر نمیچسبونن که بگه
"عوضی نباشید؟"
چطوره این پوستر رو بچسبونیم؟
.آره، واسه من که جواب میده
من سعی میکنم عوضی نباشم
آره، همهمون سعی میکنیم
خب، تو انجامش دادی؟ کاری که
هانا میگه با اون و جسیکا انجام دادی
خودت چی فکرمیکنی؟ -
دارید چیکار میکنید؟ -
.دارم کلی رو به فرقه روشن فکران دعوت میکنم
میخوای بیای؟
اَلکس، اولاً نباید دربارهری روشن فکران شوخی کنی
حرفمو قبول کن
از چی حرف میزنید؟
مشق. یه پروژه داریم
آره درسته. استعارهی قدیمیِ پروژه
تنها کلاسی که شما باهم دارید
باشگاهه
.ترسناکه که خبر داری
برو پی کارت
چیزی که من فکرمیکنم... اینه که
تو همچین کاری انجام نمیدی
فکرمیکردم عاشق جسیکا بودی
...بودم. یعنی
...شاید هنوزم باشم، ولی
...پس چرا -
نباید دربارهاش صحبت کنیم -
بچهها
شما قراره کجا باشید؟
سؤال سنگینی بود
سؤال خیلی مهمی بود
.اَلکس. چطوره با من بیای
میخواستم باهات صحبت کنم
باشه
کلی، تو هم میتونی بیای
مربی پاتریک منو به کتابخونه فرستاده
،دیویدی اشتباهی آورده واسه امروز
واسه همین کل کلاس منتظر هستن
خیلیخب
بعداً حرف میزنیم
چیزی که ارزش انتشار کردن داشته باشه
پیداکردی؟
به سختی
،فقط همون وحشت
ناامیدی و شیداییِ همیشگی
الهام بخش نیست
ولی دارم نقشهی یه برنامهی ویژه برای
یادبود هانا بیکر رو میریزم
نظری داری اضافه کنی؟
نه، نه راستش
هنوز اونجاست
حالش خوبه؟ تیتراژ پایانی
پنج دقیقه پیش تموم شد
اومدش
شب بخیر دیگه
امشب بدون جسیکا اومدی؟
آره
خب، حالت خوبه مرد؟
آره
تا بعد
،تو بلیطها رو بشمار
من تخفیفها رو حساب میکنم
!ده دقیقه دیگه میریم
آره. گرفتمت -
باشه -
باشه، حالا پای چپت رو بزار اینجا
آره، درسته. همینه -
باشه -
ممنون
باید چی رو ببینم؟
یه سایه که روی ماه میافته
ببین، کمکم داره بوجود میاد
...یه سایه
...کمکم بوجود میاد...
آره، یکمیکم تشکیل میشه
با دقت نگاه کن
دارم میبینمش
دیدمش
یجورایی ترسناکه
جدی؟
عجب
صبحبخیر، پسر ستارهشناس
حداقل از کلاه ایمنی بهتره
فکرکنم باهمدیگه هم جواب میدن
،اَلکس، شاید فکرکنی دارم مثل خنگها رفتار میکنم
...اینکه سر هیچ و پوچ دلخور میشم
ولی تو نبودی که توی اون راهرو قدم زدی
تو اون نگاهها رو روی خودت حس نکردی
زودباش
هیچوقت اون زمزمهها رو نشنیدی
"!اَنجی رومرو، بهترین لبها"
!راست گفتی، عزیزم
خدای من، هانا بیکر؟
صبح همگی بخیر
،مطمئنم همه دیشب مطالعه کردین
...پس امروز میریم سراغ بحث
نظریهی آموزش اجتماعی
خب، نظریه اینه که مردم با تماشای
رفتار محیط اطرافشون، یاد میگیرن
کسی میتونه مثال بزنه؟
کسی هست؟ کلی
آره، مثالش میشه یه اصطلاح عامیانه -
اوهوم -
،اگه کسی یه کلماتی رو بگه
در آخر همه اون کلمات رو میگن
خیلی خوب بود. پس، نظر یا تمایل شخصی
میتونه روی باقی گروه تأثیر بزاره
این نظریه میتونه برای رفتار مجرمانه هم دلالت کنه
اگه دوستان یک شخص جوان یا اعضای خانوادهاش
،توی اعمال منحرفانه باشن
اون شخص جوان خیلی احتمالش هست که
مثل اونها بشه
اولش فکرکردم، چه لیست احمقانهای
جسیکا خیلی از من خوشگلتره
فکرنمیکردم ممکنه چه هرجومرجی بوجود بیاره
اگه شخصی در یک گروه اجتماعی
،توی یه خیریه داوطلب بشه
میتونن روی دوستهاشون تأثیر بزارن
تا اونها هم داوطلب بشن
هانا، ازت میخوام روی صندلی بشینی
ولی فقط یه شوخی بود
درست میگم، اَلکس؟ -
باشه، بیاید تمرکز کنیم -
ادامه میدیم، رسانهی اجتماعی
...اکنون بخش بزرگی
فکرمیکنید دارم خیلی جدی میگیرمش
که 24 ساعت هفته رو بهش متصل هستیم. درسته؟...
:اما نکته اینجاست
هیچوقت یه دختر نبودی
خوبه
فقط باید روی ساختش کار کنیم
و از کلمهی "منحصر به فرد" حدود هفت بار استفاده کردی
،اگه یه چیزی منحصر به فرد باشه
...اون 6 تای باقی مونده باید
یه چیز دیگه باشن... -
مگه منحصر به فرد چه مشکلی داره؟ -
،اگه چیزی منحصر به فرد باشه
یعنی متفاوته، درسته؟
منظورم اینه این نوع از ادبیات با
ادبیات دیگه تفاوت داره
یعنی، همینطوریه دیگه
درسته، جنسن؟
کلی
لیست رو دیدی
...اون
لبهای منحصر به فرد رو داره. آره
باید شمارهاش رو بگیری
...شمارهاش رو نمیخوام. فقط -
به بوسیدنش فکرمیکنی -
اصلاً و ابداً
تبریک میگم، اَنجی. خوشگل شدی
ممنون، جفری
هیس! کتابخونهاست عمو
خوشتیپ کردی، کلی
سلام اسکای. شرمنده
وای پسر
نگو به اون گرگ و میش علاقه داری
...ندارم. یعنی
نه، فقط قبلاً دوست بودیم
چه باحال
.دختر خوشگلیه
...یعنی
نمیدونم چرا اونطوری لباس میپوشه
ولی حداقل منحصر به فرده
میشه بهت ملحق بشم؟
مشق هندسه نداری؟
نه، دیشب نوشتمشون
،مامانم داره واسه یه محاکمهی بزرگ آماده میشه
واسه همین مجبورمون کرده باهم مشق بنویسیم
،بهشدت رواعصابه
ولی خیلی خوبه که مشقها رو
قبل از شروع زنگ تکمیل کرده باشی
دبیرستان مسخرهست
آره. قبولت دارم
ولی... دلیل خاصی داری؟
کاش یه دکمه داشت که میتونستی
از تمام بخشهای
عنی زندگیم، به قسمتهای خوبش
سریع زد جلو
بخشهای خوبش کجا هستن؟
دانشگاه. توی نیویورک
چرا نیویورک؟
،به محض اینکه برسم اونجا
میتونم یه آدم متفاوت باشم
هرکسی که خودم بخوام
ولی همین الانت هم مشکلی نداره
مشکلی نداره؟
عجب تعریفی بود. ممنون
یعنیِ، حرف نداره
...تو
خب به لیست دخترهای سکسی که رسیدی
خداییش، کلی؟
چیه خب؟
...گفتن تو بهترین
از خیلی از کاندیدهای خوب تو انتخاب شدی
نه اینکه نگاش کرده باشم، فقط دارم میگم
...اگه دخترها یه لیست درست کنن و تو
بدترین عضلات دو سر بازو رو داشته باشی
دخترها هیچوقت همچین لیستی درست نمیکنن
دقیقاً
و دو سر بازوهای من حداقل از
اَلکس بهترن
فکرکنم اون بچه چندین سال باشه
چیزی جز کارتن شیر بلند نکرده باشه
یه بار دیگه، منظور من و فکر تو کاملاً بیربطن
!والی
هی، جمعه شب که بههم برخورد کردیم
داشتی کجا میرفتی؟
کار داشتم
توی محلهی قدیمی هانا؟
شما بهترین فروشگاهها رو توی منطقهی خودتون دارید
مایهدارهای سفیدپوست
ما پولدار نیستیم
تو با اَنجی رومرو فامیلی، درسته؟ -
آره -
فکرکنم دختر عموی سومم باشه، شاید چهارم
چرا دیگه نمیاد اینجا؟
به مدرسه کاتولیک انتقالی گرفت
چرا؟
نمیدونم. باباش خیلی یهدنده
و بهشدت کاتولیکـه
ربطی به لبهاش نداشت، نه؟
لبهاش؟
چون توی لیست بود؟
اونم به لیست وسواس پیدا کرده بود، مثل هانا؟
فکرنکنم
...ولی هانا
هانا صدمه دید. از این اتفاقات میافته
هیچوقت نمیدونی چه اتفاقی قراره بیافته
از زندگی بقیه نمیشه سردرآورد
تو میدونی، نه؟
!سرها بالا
!مادرجنده
!جنسن! ادب
داشتی به تونی چی میگفتی؟
چیز خاصی نبود. چرا؟
.آقای پورتر سؤال میپرسه
چیزی بهش نگو
و دربارهاش با تونی حرف نزن
تونی رفیقمه
نه، الان نیست
هوی استاندال. بعداً باهامون ناهار میزنی؟
من میرونم
آره ردیفه
بعد مدرسه کافه مونه باش، حله؟
!اَلکس! اَلکس استاندال
!اَلکس، چه مرگته
!با خودت چی فکرکردی؟ جداً
بیخیال. هانا، میدونی که نباید اینجا باشی
چرا؟ تمام روز که به کونم زل زدین
هی. هی! برو بیرون. اینجا
رختکن پسرهاست
هنوز کارم باهات تموم نشده
!آره، پسر
هانا بیکر
حالا با اونی؟
مگه با جسیکا نبودی؟
دیگه نه
چون جسیکا دختر خوبیه، درسته؟
ولی هانا بیکر بهت میده
آره مرد، فقط مراقب باش
!هانا یه جندهی دیوونهاست
جاستین میدونه
مرد، چطوری شده که اَلکس کوچولو
بیشتر از ما حال میکنه؟
.از طرف خودت حرف بزن، خرس گنده
من چیزی که میخوام رو میگیرم
زودباشید. بریم نرمش دخترها رو ببینیم
میای، استاندال؟
یا حالا دیگه تحویلمون نمیگیری؟
!بچهها، بچهها
حرکتهای پایین رو نگاه کنید. باشه؟
.میدونم شمردن بلدین
مدرسههای این شهر اونقدرا هم بد نیستن
باشه
برمیگردیم قسمت 15
...یک، دو
بسه، بسه
اون ضربهی اونجا
اَلکس، ضرب رو رعایت کن
قسمت 15، شروع میکنیم
...یک، دو
♪ عجله نکن، اَلکس ♪
،نمیدونم این اواخر چت شده
ولی ازت میخوام تمرکز کنی
باید واسه کنسرت هماهنگ باشیم
قسمت 15، میریم
از پسش برمیای. فقط نفس بکش
دست از سرم بردار
...یک، دو
همینه
!آره، اَلکس! عالیه
!برو
باورکن، خوش میگذره
پس این مسابقه فرداست؟
آره، ولی واسه بردن باید اونجا باشی
میام
قول میدم -
قبلاً هم قول دادی -
فقط تو خونه اوضاع ردیف نیست، باشه؟
...ست برگشته، واسه همین
واسهم آسونتره خونهی برایس بمونم، همین
باید بترسم الان؟
باید بترسم، جاستین؟
بترسم
هیچوقت
چیزی واسه ترسیدن نیست
!جاستین -
سلام، مربی -
واسه جلسه روحیهگرفتن نبودی
و سر تمرینات
آره، شرمنده بابتش
فقط بیماری معده گرفته بودم
آره، تازه واسهش دارو گرفتیم
اوهوم. اوضاع خونه ردیفه؟
بله قربان، فقط مریض بودم
فردا میام
ناامیدتون نمیکنم
نگران ناامید شدنم نیستم، پسر
دانشگاهها دنبال چیزهایی مثل
،حضور مستمر تو مدرسه میگردن
حضور در بازیها، نمرههات
بله قربان
باشه
حالا داروهات رو بخور
...و پسر
یه قطره هم توی چشمهات بریز حتماً
اوه
سلام. از کی اینجا کار میکنی؟
از کی قهوهخور شدی؟
آره. یعنی، تازه شروع کردم به خوردنش
کلی کوچولو بزرگ شده
خب، قهوه میخوای؟
.درسته... یه قهوه کوچیک، لطفا
تلخ باشه
باشه
رو گردنت مارمولک داری؟
تمساحه
چندتا زدی تا حالا؟ خالکوبی رو میگم
چرا؟ میخوای نظر بدی؟
بقیه حس میکنن حق اینکار رو دارن
نه، فقط... واسهم سؤال بود
از تمساحه خوشم میاد
اون داستانی که دربارهی والدینم میگفتم رو یادته
هربار که از روی یه پل رد میشدیم؟
یادمه
نه، یادم رفته
وقتی بچه بودم، هربار که از روی
یه پل رد میشدیم گریهام میگرفت
نمیدونم چرا
...مامانم سعی میکرد حواسم رو پرت کنه
و بهت میگفت توی آب دنبال
،یه تمساح بنفش بگردی
و تو اینقدر سرگرم گشتن میشدی که
ترست رو یادت میرفت
آره، داستانش همین بود
مهمون خودم
فکرمیکنید ممکنه کار کلی باشه
که پوسترها رو پاره کرده؟
فکرنکنم
من و کلی بههم نزدیکیم. اون
از این کارها نمیکنه
به نظر چه کسی ممکنه همچین
،واکنشی نشون داده باشه
دربارهی خودکشی یا خودکشی هانا بیکر؟
آدم خاصی به نظرم نمیرسه
نه، میدونم واسه خیلی از بچهها سخته
شماها با هانا دوست بودین؟
...خب، دوست
من باهاش چندتا کلاس داشتم
،نه، ولی اون زیاد درگیر چیزی نمیشد
...شورای دانشآموزی یا هرچیزی، پس
دربارهی احساساتش حرف زد؟
بیشتر اوقات به نظر من خیلی آروم بود
فکرکنم بعضی وقتها احساساتی میشد
ولی آخه کی نیست؟
آره، درسته
فقط میخوام مراقب بچههایی باشم که
از این اتفاق ممکنه ضربه بخورن
امروز با اَلکس استاندال حرف زدم
چندتا اسپرسو داخلشه؟
زیاد
تازه شروع کردم به قهوه خوردن
فکرنکنم کار خوبی باشه
استرس میگیرم
آره، منم همینطور
خب، تو انجامش دادی؟
یعنی، تو اسم هانا و جسیکا رو توی
لیست نوشتی؟
نمیدونستی؟
ولی خودت که دیدی
،آره، ولی من که
دستخط تو رو بلد نیستم
حتی فکرنمیکردم اینقدر موضوع مهمی باشه
فکرمیکنی حق با اونه؟
هراتفاقی که واسهش افتاده
از تو و اون لیست شروع شده؟
خب، فکرکنم همهچیز از شب
مهمونی جسیکا شروع شد
دربارهی مهمونی جسیکا چی گفت؟
گفت منم اونجا بودم؟
مگه به کجای نوارها رسیدی؟
تقریباً دارم قسمت تو رو تموم میکنم
.یا خدا، کلی
...آخه
اولین بار یه شبه همهشون رو گوش دادم
بیشتر از یه بار گوش دادی؟
دوبار شنیدمشون
گفتم شاید داشتم خواب میدیدم
وایسا، پس هنوز نوار خودت رو نشنیدی؟
نه
،فقط میتونم قطعه قطعه بهشون گوش کنم
...وگرنه
زهرهترک میشم
حس میکنم بهم حمله اضطرابی دست میده
ولی دوستنداری بخش خودت رو گوش کنی؟
میترسم
خب، بایدم بترسی
،ولی آخه، جدی میگم
فقط یه لیست بود
مثل یه جریان احمقانهی دبیرستانی
.اون لیست تخمی
کاش هیچوقت به اون لیست تخمی دست نزده بودم
پس چرا دست زدی؟
نمیدونم. برایس شروعش کرد
سر ناهار همه پسرها داشتن روش کارمیکردن
اصلاً چرا با اونها دوستی؟
جاستین، زک، برایس
نه ببین، من با برایس دوست نیستم
،ولی بقیه
،من و زک پارسال دوست شدیم
و اون همیشه با جاستین میگرده
فکرمیکردن خندهداره و این حرفا
خیال بابام راحت شده بود که دوستهای پسر دارم
تازه، توی مدرسه هم بد نبود اون موقع
وقتی با جاستین فولی رفیق بودم
باشه، اون موقع یه حرفی
ولی چرا هنوزم باهاشون دوستی؟
،چون اگه باهاشون نگردم
میفهمن یه خبری هست
من حتی نباید باهات صحبت کنم
جدی؟ -
آره -
ولی حقت نیست که توی نوارها باشی
یعنی، تو میخواستی ازش تعریف کنی
نه. نه
.میخواستم جسیکا رو عصبانی کنم
چون حاضر نبود باهام بخوابه
اَلکس. نکن
اینکارها بهت نمیخوره
آره، نمیخوره، نه؟
ولی اینکارو کردم
و بچهها فکرمیکردن که باهم میخوابیم و
منم میخواستم
میدونی؟ عاشقش بودم
و جسیکا رو هم عصبانی کرد، ولی نه از دست من
از دست هانا
اَلکس اینکارو کرده
یعنی خودش با من کات کرده؟
ازش لذت ببر
چون لذت میبری، نه؟
چون هرزهها اینکارو میکنن
کون لقت
پس نه تنها همه فکرکردن هانا
...بخاطر من سیلی خورد
دوست صمیمیش رو هم ازش گرفتم
کی میدونه؟
...اگه دوستی داشت، شاید
عیب نداره، مرد
نه، عیب داره. عیب داره
تو میخواستی عیبی نداشته باشه
،تا خودت رو نجات بدی
ولی داری عقلت رو از دست میدی
میخوای فکرکنی هرکاری انجام دادی
دلیل خودکشی هانا نبوده
،ولی واقعیت اینه کار من بود
!من هانا بیکر رو کشتم
و جاستین هانا بیکر رو کشت. و جسیکا. و تو
همهمون هانا بیکر رو کشتیم
شاید یکم چای بابونه واسهت خوب باشه
چون مردم دارن گوش میدن؟
خب، خیلی بده که قبلاً کسی توجه نمیکرد
جریان چی بود؟ -
بهت که گفتم -
.اون دوستت نیست
حتی توی نوارها هم نیست
تونی، واسه اینکه تونیـه توی قضیهاست
!اَلکس. اَلکس
کی بود؟
یه دوست بود. اسمش کلیـه
با هانا دوست بود؟
دقیق نمیدونم چقدر باهم نزدیک بودن
مدرک میخوای، اَلکس؟
ابرهای توفانی و رعد و برق میخوای؟
بریم به نقطهی ای-3 روی نقشهتون، همگی
...مشروب فروشی بلواسپات
جایی که پروانه با گردباد ملاقات کرد
بلواسپات یک و نیم بلوک از اولین
خونهامون فاصله داشت
سلام والی
سلام
و وقتی بدجوری دلم شکلات میخواست
،میرفتم اونجا
که بیشتر روزهای هفته بود
والی، چرا آبنباتهایی که توشون
مغز ندارن میفروشی اصلاً؟
چون بعضیها از مغز خوششون نمیاد
و بعضیها حساسیت دارن
بعضیها آدم رو ناراحت میکنن
چه خبرا، والی؟ -
چه خبر؟ -
خب، میبینم بازم رفتی سروقت مغزدار ها
[ رفـتـی سـراغ تـخـمهـا ]
اینطوری با یه خانوم صحبت میکنی، والی؟
آبنباتها مال منه
،والدینت صاحب داروخانهی بیکر هستن
درسته؟ ولی از اینجا آبنبات میخری؟
انتخاب بهتریه
و بعضی مامانها میزان
کالری بچهشون رو اندازه میگیرن
بفرمایید
الان چیکار کردی... ؟ -
...اوه، نه، نمیخواستم -
...آخه
خیلی تنگه
توی فروشگاه. توی فروشگاه خیلی فضا تنگه
معمولاً به شایعات سال دومیها
...گوش نمیدم، ولی
،میگم که در جریان باشی
حرف توی اون لیست درسته
انگاری چیز خاصی نبود
تا وقتی گردباد رسید
،چون وقتی اسم من رو توی اون لیست نوشتی
...یه هدف گذاشتی روی
خب، فقط روی کونم نبود
کاری کردی همه راجعبه هانا بیکر
فکرهایی به سرشون بزنه
سلام، شما... والی هستین؟
نه. والی نیستش
چه خبر، مشتی؟
سلام، در چه حالی برایس؟
چه خبر، جنسن؟
سلام برایس
این اطراف زندگی میکنی؟
نه. یکی از دوستام دربارهاش گفته بود
آره منم
بهمون اجازه میده خرید کنیم
سرد میخوای؟ روز سختی بوده؟
...نه، فقط
اومدم یه مادهی شکر کربناتی بگیرم
این چیزا واسهت خوب نیست، مرد
باید یه چیز طبیعی بخوری
ماءالشعیر
ساخته شد از جو
من کارت شناسایی ندارم
سنگین حرف بزن
قیافهات رو مثل بزرگها نشون بده
کارت شناسایی؟
،لابد خونه جاش گذاشتم
یا توی دبیرستان
جفتش رو حساب میکنم
...لازم نیست -
البته که لازمه -
قابلت رو نداشت
باقیش واسه خودت
ممنون، قربان
!اومدش! جنسن
!بیا باهامون مشروب بزن، رفیق
من... ممنون، ولی
باید واسه شام برم خونه
چه بانمک. یالا
.این راه تا بلواسپات اومدی
گذاشتی برایسی واسهت آبجو بخره
...نه، واقعاً باید
نه، حداقل کاری که میتونی انجام بدی
اینه که باهامون مشروب بزنی
.زودباش. 40 دستی مشروب بخور
!اَلکس، باید بازی کنی، مرد
[ نـوعـی بـازی آبـجـو خـوری ]
آره، عاشقشم من
!عجیب غریب در مقابل خنگ
وقت میگیریم. 40 اونس
بریم انجامش بدیم
مگه کنسرت نداری؟
...داشتم، ولی
راستش، از گروه جاز اومدم بیرون
بیفایده بود
!اوه ببین
دوستپسرت منتظرته
رکوردمون 18 ثانیهاست
!چه خبر
صبرکن، که همهاش رو بخوریم؟ -
آره. همهاش رو -
،دو راه واسه رفتنت هست
جنسن: ببری یا ببازی
!بیخیال جنسن، مثل جندهها رفتار نکن
خیلیخب، شروع میکنیم. آمادهاین؟
!پنج، چهار، سه، دو، یک
!بخور، بخور
!همینه! زودباش
!زودباش جنسن
!عقب کشیدن نداریم! زودباشید
!زودباش، ادامه بده
!بخور، بخور
!خیلی نزدیک شده
!بخور! خیلی نزدیکه! خدای من، جنسن
!آفرین پسر
!پشمام ریخت
.باشه، خیلیخب
خیلی حال داد
چه غلطی کردی؟
مزهی گوه میده -
خب تمومش کن دیگه -
مسخرهمون کردی؟
هی، واقعاً بابت کمکت ممنونم
ظاهراً بهت خوش میگذشت
چرا تعقیبم میکنی؟
.تعقیبت نمیکردم. با اَلکس دیدمت
فکرکردم داری به نوار اون گوش میدی
با چند وقت پیش با خانوم بیکر بودی؟
،ببین، اگه نمیتونی بهم اعتماد کنی
نمیتونم کمکی بهت بکنم
تونی
یعنی چی؟
!تونی
!بگیرش
!برو وسط، مرد
!برو وسط! زودباش
آخه کی با یه آبجو مست میکنه؟
خب، اگه بازی 40 دست رو انجام بدی میشه
.و اگه یهدفعه بخوریش
و اگه آدم کوچولویی باشی
و اگه یه ترسوی عوضی باشی
،باشه، آره، شاید ترسو باشه
ولی الان ممکنه برامون کلی دردسر ساز بشه
بخصوص اگه با برایس صحبت کنه
قرار نیست با برایس صحبت کنه
قرار نیست با هیچکس حرف بزنه
و نمیتونه تاابد پشت تونی قایم بشه
دیر یا زود، میکشونیمش بیرون
و خفهاش میکنیم
سلام -
اومدش بالأخره -
شرمنده دیر اومدم
سر راه خونه یکم حواسم پرت شد
.گفتی یه ساعت و نیم پیش قراره برسی
کجا بودی؟
پیش یکی از دوستام
...تو دردسر بود، و من
،حرفش رو باورنکردم
واس همین بررسی کردم و فهمیدم راست میگه
داشت واقعیت رو میگفت
مست کردی؟
فکرکنم
عجب، اوضاع داره سریع پیش میره
تا حالا همچین کاری انجام نداده بودی
مشروب خوردن تو شب مدرسه؟
دوچرخه سواری در مستی؟
شرمنده بابتش
چقدر مشروب خوردی، پسرم؟
یه آبجو
،ولی آبجوی بزرگی بود
و حالبهمزن بود
خیلیخب، کافیه. خونهنشین شدی
تا دوهفتهی آینده، مستقیم میری خونه
،و مستقیم برمیگردی خونه
،فعالیت بعد از مدرسه نداریم
گشتن با دوستهات هم نداریم
باشه، قبل از اینکه به بخش
،حکم بُریدن برسیم
بیاید همه غذا بخوریم
،باید غذا و آب بخوری
...بعدش میتونیم صحبت کنیم
.نه، راستش نمیخوام
گشنهام نیست
...فکرکنم فقط میرم
...به اتاقم
متأسفم
مثل یه دختر کوچولو دعوا میکنی
زودباش، فولی
!فولی! زودباش
لعنت
!بگیرش
!زودباش، جاستین، مثل دخترا دعوا میکنی
،اون دستت بود
یا از دیدنم هیجانزده شدی؟
!کون لقت
!مثل جندهها دعوا میکنی
جندهها
کون لقت. من جندهی تو نیستم، جنده
.زودباش، اَلکس، یا بازی کن یا نکن
!دارن میکشنمون
کون لقت، مونتگامری
!رفیق، منو دسته جمعی به قتل رسوندی -
آره، درسته -
رفیق، تیراندازیت ردیفه
آره واقعاً
من بهجاش شلیک میکنم
لعنت
اثر پروانهای
،با جاستین شروع شد
بعدش اومد سمت تو، اَلکس
و بقیهتون
شاید این نوارها یه اثر پروانهایه جدید درست کنه
کی میدونه؟
هرچیزی روی هرچیزی تأثیر میزاره
هیس
،برای نوار بعدی
باید خیلی، خیلی ساکت باشی
چون قراره یه کار خیلی اشتباه انجام بدی
مراقب باش
و گیر نیوفت
illusion مـتـرجـم: امـیـرعـلـی
llillusionll :آیـدی تـلـگـرام
02/April/2017